زبان کُردی و سیر تاریخی آن
استرابون جغرافیدان یونانی «كه در اوائل قرن اول میلادی مُرده است» در بارهی «ایران قدیم» میگوید: « پارس و ماد زبان همدیگر را به خوبی میدانستند، پس معلوم میشود كه زبان پارس و ماد خیلی نزدیك به هم بوده، مانند زبان پارسی و كُردها كه امروزه (اتنوگرافی = Ethnography) علم قوم شناسی بر آن تأكید میكند (جدول زبان چهارگانه كه بعد ذكر میشود) و اكثر تواریخ هم تصریح كردهاند به اینكه زبان مادها همین زبان كُردی مكری بوده است.
به گزارش سراب خبر ، زبان كُردی یكی از زبانهای بسیار جالب توجه، شیرین، خوشآهنگ، متناسب الاجزا، غنی، عمیق و صریح است، این زبان دارای زیباییهای خاصی میباشد؛ زبانی است فلسفی، علمی، هنری و فصاحت وسیع و بلندی دارد.
ادبیات كُردی بسیار گرانمایه است و شاهكارهای ادبی این زبان از نظر علمی و هنری دارای امتیاز و ارزشهای فراوانی است؛ زبان و ادبیات كُردی مظهر شعر و ترانه و موزیك و آئینهی تمامنما و گویای زیباییهای طبیعت است.
روند شكلگیری زبان كُردی
با پیدایش خط میخیْ كُردها و پارسها هر دو به اتفاق نوشتارهای خود را با خط میخی مینوشتند؛ «نلدكه» آلمانی میگوید اگر كتیبههایی از كُرد به دست بیاید تصور میرود كه از حیث زبان و خط عین كتیبههای شاهان هخامنشی باشد. (تتبعات تاریخی راجع به ایران قدیم)
در كتاب «شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام» تألیف احمد ابیبكر وحشیه نبطی كلدانی، مذكور است كه در حدود سده دهم پیش از زایش مسیح یك نفر «ماسی سورات» نام، حروفی را طبق مخارج ابجدی اختراع كرده و با آن افكار خود را رقم زده است. از آن پس كُردها با همان حروف كتابت كردهاند. حروف مذكور كه مشهور به حروف «ماسی سوراتی» است تقریباً شبیه به حروفی است كه در قرن ششم میلادی اختراع شده است و آن را حروف اوستایی (آویستا) میگویند.
مجلهالعربی چاپ كویت در شماره200 ماه تموز 1975 م در گفتاری به قلم دكتر عبدالحلیم منتصر زیر عنوان «ابنوحشیه فی الفلاحه و هو اقدم الكتب فی العربیه» می نویسد: «... و انه نقل اكثر كتبه من اللغه النبطیه، ولم ینشر من تآلیفه فی اللغه العربیه سوی «شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام و قد ذكر فی آخر كتابه هذا انه ترجم من اللغه الكُردیه كتاب فی علل المیاه و كیفیه استخراجها و استنباطها من الارض المجهوله الاصل» نبطیه قومی عرب بودهاند، اما زبانشان غیرعربی بوده است (قاموس زبان كُردی، صفحه 38جلد اول، تالیف عبدالرحمن محمد امین ذبیحی چاپ 1977 م ـ مجمع علمی كُردی بغداد)
باید دانست تا پیدایش اسلام حروف كُردی «ماسی سوراتی» در میان كُردان معمول بود و در عین حال كُردها خط یونانی و خط آرامی سریانی را به كار میبردند. سه فقره اجارهنامهای را كه «سید حسین» نامی از منسوبین شیخ علاءالدین در سال 1328 قمری در میان خمرهای از ارزن پیدا كرده بود، این ورقهها توسط پرفسور براون به دست پرفسور «منس» متخصص خط و زبان یونانی رسید و مشخص شد كه یكی از آنها به زبان پهلوی و خط آرامی سریانی است (88 ق. م) و آن دو ورق دیگر یونانی است و هر دو دارای یك مضمونند (نسختان) و هر دو را در زمان فرهاد چهارم، از سلاطین پارت (اشكانیان) نوشتهاند (21-22 ق) این اسناد دلالت دارند كه در آن ایام منطقهی اورامان تحت حكومت ارمنستان (آرتاكسیس) یا (آرتاكسیاس) بودهاست. حكمران اورامان هم بهمن سوم بودهاست. نسل هجدهم بهمن اول پسر اسفندیار اعلی جد سلسله سلاطین اورامان است.
اشكالی كه در ذیل حروف مذكور «ماسی سوراتی» نوشته شده، معلوم نیست چه حروفی هستند ظاهراَ باید حروف ذیل باشند: (پ، چ، گ، و ، ل ، ت ، د، ر، ...) لام بزرگ، تای سبك، دال سبك، رای بزرگ.
پس از غلبه و توسعه اسلام حروف كُردی، میخی، آرامی و یونانی به كلی متروك و به جای آنها حروف «كوفی» معمول شد. قرآنی كه اكنون در قریهی «نگل» از محال «كلاترزان» سنه دژ (در راه مریوان) موجود است، و تاریخ آن قرن دوم هجری است گویا به خط كوفی نوشته شدهاست و پس از رواج خط نستعلیق، كُرد و پارس هر دو نوشتار خود را با همین خط نوشتهاند.
بنابراین كُرد و پارس در خط هم، دوش به دوش همدیگر رفتهاند. (تاریخ شیخ محمد مردوخ برگ اول)
طبق تحقیقات دكتر «سپایزار» طوایف اربعه منظومه زاگروس یعنی كُرد قسمت آرارات كه عبارت از كُرد لولو و گوتی و كاسو و شوبارو» هستند، هر یك دارای یك زبان ویژه ولی نزدیك به هم بودهاند، مانند طوایف كُرد امروزی كه هر چند شاخ و برگ كلمات آنها متفاوتند ولی اصول كلمات در زبان همه یكی و نزدیك به هم است.
بعضی از مستشرقین میگویند: كه زبان طوایف اربعه زاگروس «آری» بوده است. ولی زبانِ آری هم تاكنون معلوم نشده كه چه قسم بوده است زیرا هنوز مدركی به زبان آری به دست نیامده است.
ملك الشعرای بهار در سبكشناسی میگوید: «مادها نخستین كسانی بودند كه خط را در ایران بوجود آوردند، هخامنشیان سنگنوشتههای خود را با خط مادی مینوشتند و در واقع پارسها خط میخی خود را از مادها اقتباس كردند» (جلد اول سبكشناسی چاپ 1356 تهران صفحهی 65)
بنابر این ما اكنون باید از زبان كُردهای قسمت آرارات صرفنظر كنیم و در اطراف زبان طبقهی دوم كُرد یعنی كُرد خاور صحبت كنیم. «ادارمیس لتر» مؤلف كتاب «تبلیغات ایران» میگوید: «زبان مادها همان زبان اوستا: «آویستا» بوده ولی تا كنون مدركی به زبان مادی به دست نیامده تا با اوستا تطبیق شود».
استرابون جغرافیدان یونانی «كه در اوائل قرن اول میلادی مُرده است» در بارهی «ایران قدیم» میگوید: « پارس و ماد زبان همدیگر را به خوبی میدانستند، پس معلوم میشود كه زبان پارس و ماد خیلی نزدیك به هم بوده، مانند زبان پارسی و كُردها كه امروزه (اتنوگرافی = Ethnography) علم قوم شناسی بر آن تأكید میكند (جدول زبان چهارگانه كه بعد ذكر میشود) و اكثر تواریخ هم تصریح كردهاند به اینكه زبان مادها همین زبان كُردی مكری بوده است. چنان كه زند و اوستا كه به زبان مادی نوشته شده خیلی نزدیك به لهجهی مكری است و یا همان زبان مكری است.
این نظریه از طرف هوارت و دارمستتر و بعضی دیگر از كارشناسان تأیید شده است و نتیجه این است كه زبان اوستا (آویستا)ی زرتشت زبان كُردی مادی است. زبان پارسی هم در آن دوره همان زبانی بوده كه در آثار پرسپلیس (= استخر پارس) نوشته شده است.
تفاوتی كه در اكتشاف اخیر حاصل شده است، كُردها و واژگان زیادی از عربی داخل زبان خود نكردهاند و به عكس زبان فارسی شكل افعال خود را تا حد امكان حفظ كردهاند. چنانچه نوشتن نامه به زبان كُردی ساده خیلی آسان است اما به زبان فارسیِ ساده، دشوار است.
به هرحال كُردهای امروز از حیث زبان چهار شعبهاند:
1- كُرمانج 2- گوران 3- لُر 4- كَلهُر
هر یك از این چهار شعبه نیز به چندین شعبه دیگر منشعب شدهاند و تغییر زبان دادهاند.
كرمانج شمالی: جزیری، هریزی، بایزیدی، بوهتانی آشیتهیی، ژنگاری، دیاربكری، هكاری و بادینانی خراسانی
كرمانج جنوبی: موكری، سلیمانی، سورانی و سنهیی: سنندج، گلباغی، جافی، بایایی، اردلانی (اورامانی)، جوانرویی، روندی ، براخویی، گروسی، رشوندی، موصلانی، هجیجی، ممستی، كرماشانی، له كی، زازایی، سیوركی، یاری، مافی، باجه لانی، كاكهیی، زهنگنهیی، هه ورامی، لوری، به ختیاری، گیلی، شیروانی، لولو، منگوری، فهیلی، كه لهوری و گونههای دیگر و این تنوع لهجهها خود بركتی است برای زبان غنی كُردی.
هر جور باشد از منابع دجله و فرات تا خلیج فارس قلمرو زبان كُردی بوده است و پایتخت این زبان اول تیسفون پس از آن زاگروس و سپس اسپاهان، بنابر این ما میتوانیم بگوییم كه زبان كُردی در تمام ولایات ایران قدیم كه اسكندر مقدونی بر آن حكمروایی كرده عمومیت داشته است.
در هر حال اصل زبان كُردی خاورستان به طور تحقیق همان زبان مادی آویستایی (اوستایی) است كه اصل و ریشهی آن همان زبان آریان قدیم است كه آن را زبان «انزانی» گفتهاند كه همان پدر تمام زبانهای مادی و هندی و پارسی و عیلامی است و تقریباً سه هزار سال پیش از زایش آریاییها با آن مكالمه میكردند و بعدها منشعب و مختلف شده و تغییرات كلی پیدا كردهاست. ( نقل از كتاب زانایانی كورد به زمانی كوردی به قلم محمد صالح ابراهیمی صفحات 183 تا 191 حروفچینی شده 10/4/1374 خورشیدی.)
باید گفت: حتی در كُردی اورامانی كه در كوهستان واقعاند و بهتر توانستهاند رابطه خود را با اصل زبان كُردی حفظ كنند برای زن و مرد، افعال متفاوت است میگویند: فرهاد آما، شیرین آماینی یعنی آمد. فرهادلو، شیرین لواینی یعنی رفت و بر این قیاس كلیهی افعال مانند عربی است.
انسان معرب (اَنزان) است كه عرب(ز) را مبدل به (س) و فتحهی همزه را مبدل به كسره كرده است، حالا هم در منطقهی اورامان به جای انسان، انزان میگویند. مانند (ازد و اسد) كه تحت همین تبدیل واقع شده است (رجوع به ترجمهی «تاریخ ابن خلكان ملهب بن ابیصدره»)
پرفسور د.ن مك كینزی میگوید به قول شانیدز: «تردیدی نیست كه با یك متن زبان كُردی روبهرو هستیم كه در نیمهی اول قرن پانزدهم میلادی احتمالا بین سالهای 1430 – 1446 نسخهبرداری شده است» از كلمات زبان كُردی معمول در بخش شمالی:
Pak-I Xuda.Pak – I Tavawa Pak – T bemarg avar xac zudl bahr-1
پارسی Ma.rahmar Kun avarma
.مادی Pakiz Vematag .توانا Pakiz Zahm . ناب خالص Pakiz Xude
به معنی توانا Rahmatema Zam ،برای ما Koy Hati xiciz Kerma
Izzkirma به معنی ما
و باز شانیدز مینویسد: كشف الفبای تازه كشف شده آلبانیهای قفقازی و اهمیت آن برای علم كه به وسیلهی IBulasdie نوشته شده در یك دستنویس ارمنی مربوط به قرن پانزدهم كه شامل مجموعهای از الفباهای یونانی، سریانی، لاتین، گرجی، قبطی، عربی و آلبانی میباشد صورت گرفته است.
در همین دستنویس ارمنی دعائی به هفت زبان متفاوت موجود است و در بارهی یكی از متون گفتهشده كه به زبان مادی marac باشد.» (د.ن.مكنیزی)
در هر صورت آن متن كوتاه مادی ـ پارسی، هم از این جهت كه برای نخستین بار به نام «زبان ماد» جملاتی به دست میدهد و هم از این كه رابطهی بسیار نزدیك زبان مادها را با زبان كُردی (و سایر زبانها و لهجههای ایرانی امروز) نشان میدهد دارای اهمیت فراوان میباشد. (نشریهی دانشكده ادبیات اصفهان، شماره دوم و سوم، سال دوم 1345 خورشیدی، صفحه40 تا41 ، به قلم فاتح شیخ الاسلامی زیر نام زبان مادی).
حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده (در صفحه 776 فصل 4 چاپ 1362 باهتمام دكتر عبدالحسین نوایی در باب 6 از كتاب البلدان) نقل میكند كه در زمان خلیفهی دوم كه حصار شهرستان شاپوری «قزوین» در محاصرهی سپاه اسلام بود، بعد از جنگیدن زیاد، مسلمانان پیغام میدادند یا مسلمان شوید یا جزیه بدهید، اهل قزوین بر سر باروها با صدای بلند میگفتند:
(نه مسلمان بیم نه گزیت دیم بشین ئومهكه بَشین كهیمه برَهیم) یعنی نه مسلمان میشویم و نه جزیه میدهیم، بروید (برگردید) به مكه تا ما هم نجات یابیم. این شعر در حقیقت به زبان كُردی گورانی است كه در قرن اول اسلام موجود بوده است. واژه شین «بشین» به معنی رفتن است كه با ادخال (ب) امری از حالت مصدری و سوم شخص جمع (مذكر یا مؤنث) خارج شده و صورت امر حاضر و مخاطب به خود گرفته است. واژهی «شین» در شعر مولانا خالد نسخه جامعه و نسخهی نابیغه نیز بكار رفته است:
وه سبزده ههنی ئهو خورجه بینه راهی بی كوچ كه در، شین وهمهدینه
یعنی در روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاول پیامبر، این ماه رخسار از مكه به مدینه هجرت كرد. واژهی شین، شی، بشینه، شاندی، هنوز در زبان كُردی معمول و متداول است. «بابا طاهر عریان لُر» گوید: (بشم واشم از این عالم بدرشم...)
حكیم مولوی كُرد گوید: (دیدهی سهرئهرشی...) بابا طاهر، دیوان مولانا خالد نقشبندی چاپ استامبول؛ دیوان مولوی كُرد، كوواری گرشهی كوردستان، شماره 2 و 3 سالی دوم، صفحه 11، چاپ 1360 خورشیدی؛ زریزه زیرین به قلم (شه پول)، صفحههای 152تا 151؛ ملك الشعرای بهار، دكتر سعید خان كُردستانی، و آیتالله شیخ محمد مردوخ كُردستانی، و م. اورنگ در آثار خود راجع به حملهی اعراب به ایران و مناطق كُردنشین، قتل و غارت و به اسارت گرفتن مرد و زن ایرانی و كشت و كشتار كُردها بحث كردهاند و از داد و بیداد و دعا و التماس مردم و شعرای آن ایام كه در پیشگاه الهی التماس كردهاند تا بلكه خداوند به داد ستمدیدگان برسد، این اشعار را در آثار خود نقل كردهاند كه به چامه هورموزگان مشهور است:
هورموزگان رمان آتران كوژان ویشان شاردهوه، گه ورهی گهورهكان
زور كارئهرهب كردنه خاپور گونداو تی پاله، به شی شاره زور
ژنی و كه نیه كان، وه دیل بشینا پیا ئازا، تلیا ژروی هوینا
ره وشت زهردهشت مه نووه بیكهس به زهیهك نكا هورموز، وه هیچ كهس
از این مطالب معلوم میگردد كه زبان كُردی راههای دور و درازی را پیموده است و فراز و نشیبها را دیده است. (گوندا: گونا، ئی پاله این خط این منطقه)ـ استاد جمیل روژبهیانی به نقل از امین زكی میگوید: كه این اشعار توسط واسیلی نیكتین در حاشیهی 18 صفحه 11 در كتاب خهبات كورد چاپ شده است. - مقدمه شرفنامه تاریخ مفصل كُردستان تألیف امیر شرفخان بدلیسی با مقدمه و تعالیق و فهارس به قلم محمد عباسی چاپ 1343، مجلهی گرشهی كوردستان شمارهی 2 و 3 اول شماره مجله گرشهی كوردستان در 1 مارس 1981 منتشر گردیده است- مجلهی مهر شماره 5 چاپ 1316 م و كوردشناسی م. اورنگ صفحه 78 تا 87 چاپ 1346 خورشیدی»
این چامه در سال 1910 م در بایكول جنوب سلیمانیه روی یك قطعه پوست پیدا شده راولینسون سال 1826م و هیرتسفلد 12-1611 م در بایكول تحقیق كردهاند و وجود این چامه را تأیید كردهاند. دانشنامه مزدیستا واژهنامه و توضیح آیین زهردشت. دكتر جهانگیر ارشیدری چاپ دوم 1378 خورشیدی چاپخانه سعدی نشر مركز تهران صفحهی 192 و مجله گزینگ به زبان كُردی به قلم (شه پول) محمد صالح ابراهیمی شماره 39و40 تابستان و پاییز 2003 م صفحه 41تا 47.
پروفسور مینورسكی میگوید: زبان كُردی بر پایههای متین و استواری قرار دارد و متكی به اصول اساسی تاریخی و یكی از لهجههای مادی و سكایی است و زبان كُردی پیش از انشعاب و تفرق بعدی كُردان در عهد باستان پدید آمده است و عنصر زبان مادی در پیدایش كلیهی السنهی شمال غربی ایران مؤثر و عامل اساسی بوده است و كُردان فقط از ماد صغیر كه اتروپاتین: «آذربایجان» كنونی است و به اكناف و اطراف پراكندهاند و در سال 836 قبل از زایش مسیح از ماد و مادها نام برده شدهاست، در كتاب اساس فقه الغه ایرانی! زبان كُرد به قلم آلبرت زوسین، دستور جامع و كامل زبان كُردی تهیه و تدوین شده است.
مویه (سفر دوم 1812) مینویسد در 31 ماه اوت هر سال جشن كُردی به افتخار آزاد شدن ایران از جور و ظلم ضحاك برپا میگردد و این جشن كُردی در بعضی كتابها به نام عیدالكُردی نام برده شده است. مار زیر عنوان چلبی- كُرد و كُردستان، واسیلی نیكتین، چاپ 1366 ترجمهی محمد قاضی، صفحهی 5 ، مقدمهی عباسی بر شرفنامه صفحهی 32 تا 48 چاپ 1343- در آغاز جنگ جهانی، دو مركز فرهنگی كُرد فراهم گردید.
1- یكی در دمشق كه آثار ادبی نزدیك به مكتب حكیم احمدخانی را چاپ و تجدید چاپ میكرد.
2- دوم در بغداد كه انتشار آثار ادبی كُردی وابسته به سبك و سنت باباطاهر عریان در آن تمركز یافته بود. در كنار آنها در قاهره چاپ انتقادی از متن كتاب شرفنامه به همت محمدعلی عونی و فرجالله ذكی و همچنین یك اثر كُردی مربوط به الهیات تألیف حكیم سیدعبدالرحیم الحسینی نامدار به مولوی كُرد به لهجهی گورانی صورت گرفت.
امیر جلادت بدرخان كه در 1951 كه بر اثر تصادف فوت كرد كه بر اثر شركتاش در قیام ناكام حجوآقا در تركیه به سوریه رفته بود، در دمشق در محلهی كُردان ساكن شده بود و برادرش امیركامران بدرخان مقیم بیروت كه از 1952 به پاریس رفت ناشر افكار این نهضت مجلهی «هاوار» بود كه به زبان كُردی و فرانسه چاپ میشد و نخستین شمارهی آن در ماه مه 1932 منتشر شد و مورد تأیید و كمك مادی و معنوی كُردان تحصیل كرده قرار گرفت منجمله: ههوینده سوری، علی سیدو، و از پزشكان، دكتر احمد نافذ، از شاعران خلقی جگر خوین، عبدالخالق اسیری، قدریجان و مصطفی احمد بوتی، بنیانگذاران مجلهی هاوار یك الفبای كُردی با حروف لاتین پدید آوردند. ساده كه در حد امكان علایم مشخصه و اصوات معمول در زبان كُردی را با وضوح كامل منعكس میكرد. مجلهی هاوار میكوشید بخشهای مختلف كُردیكرمانجی را متحد سازد و از زبان شاعران كلاسیك كُرد بهره گیرد؛ و یكصد و دو سال پیش نیز روزنامه به زبان كُردی توسط مقداد بدرخان و بدرخانیان چاپ و در قاهره، انگلیس و فرانسه منتشر گردیده است:
1- در تابستان 1934 كنگرهای در ایروان درمورد فرهنگ و زبان كُردی برگزار شد. 2- از 1928 به بعد ادبیات كُردی كتبی به زبان كُردی در میان كُردهای ارمنستان تدریس شد3- از ادبیات كلاسیك كُردی حكیم احمد خانی و فولكلور غنی كُردان در ارمنستان استفاده میگردید، روزنامه، كتاب، چاپ و نشر ادبی كُردی در ارمنستان بعد از كنگرهی 1924 گستردهتر شد، املای زبان كُردی و زبان كُردی تا حدودی در ارمنستان بینقص شد.
كنگرهی 1924 ایروان آرزوهای صریح زیر را بیان داشت:
1- واژهسازی یا احیای واژگان فراموش شده زبان كُردی
2- استفاده از زبان كُردی در مدارس
3- تهیه و تدوین دستور و گرامر زبان علمی كُردی
4- تهیه مقدمات كنگرهی دوم كُردشناسی و پژوهشهای علمی
5- هیئت علمی بكوشد تا هیئت مامور، گرامر و دستور زبان كُردی علمی و بی غل و غشی را تدوین نماید.
از 1931به بعد یك دوره تحصیلات زبان و ادبی كُردی وابسته به كرسی زبانشناسی(فیلولوژی) ایرانی دایر شد و راجع به زبانهای ایرانی و كُردی تحقیقات بسیار جالب در بارهی كُردان اختصاص یافت و در بارهی بعضی مسائل، تركیب صدا (فونتیك) در زبان كُردی انجام گرفت و در همان حال رابطهی علمی زبان و ادب كُردی «كُردهای شوروی» با دیگر مناطق و نقاط كُردنشین و زبان و ادبیات كُردی آنان پیش آمد. (تحقیقات محمد عباسی بر شرفنامه و كُرد و كُردستان، واسیلی نیكتین، ترجمه محمد قاضی)
استادانی كه در شكلگیری زبان كُردی نقش داشتهاند:
علی تره ماخی هكاری، كه در قرن دهم میلادی و قرن پنجم هجری قمری میزیسته، دستور زبان كُردی را نوشته و اشعاری را سروده است و كامران عالی بدرخان با لوسبول مارگریت فرانسوی (Lousbole Marcarete)در كتابی در مورد امثال كُردی كه در 1937 در پاریس چاپ شده از آثار و اشعار وی بهره بردهاند.
علی حریری كه در قرن 11 میلادی(1010 تا 1077 میلادی) در شمزین میزیسته و دیوان شعرش و نوشتههایش بهدست ونیكتین رسیدهاست، دارای و شعر غزل نرم و زیبا و روان و خوشآهنگ بوده است.
حاجی قادر كویی در ستایش دو علی كُرد زبان گفته است:
دو عهلین، شاعیرن وه كوحهسان به ردهشان و حه ریر مه سكهنیان
مُلا خلیل سیرت و دیگر علما و مدرسین علوماسلامی كه اغلب كتابهای درسی را و قواعد صرف و نحو، بلاغه و غیره را به زبان كُردی ترجمه و تفسیر و برای طلاب علوم دینی بیان میكردند شعرایی نظیر حاجی قادر كویی، فهقی طیران مؤلف داستان اسب سیاه و دیوان اشعار (كه در لنینگراد چاپ شدهاند)، ملاری باته مؤلف منظومه دمدم، و اشعار مولودنامه، حكیم احمد خانی، ملا جزیری، نالی، وفایی، علامه ملا پریشان، حكیم مولوی كُرد، استاد محمد خال (مفسر قرآن)، استاد ملا عبدالكریم مدرس، امام شافع زمان، استاد علاءالدین سجادی، ملاكریم فدایی، غلامرضا اركوازی، سیدصالح ماهی دشتی، استاد مسعود محمد، دكتر مارف خزانهدار، پروفسور مصطفی رسول، دكتر اورحمان مارف، دكتر مظهر، و شاعران و نویسندگان بیشمار دگر.
موقعیت فعلی زبان كُردی، چه تحویل و تحولی یافته است:
زبان كُردی با روح است و اكنون در ایران مجلهی سروه در انتشارات صلاحالدین ایوبی در ارومیه تا 153 شماره منتشر شده است و از 20 مارس 1981 در تهران با امتیاز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجلهای بنام گرشهی كُردستان تا 9 شماره به سردبیری محمد صالح ابراهیمی منتشر گردیده است. از 15 اردیبهشت 1338 و 6 در تهران، روزنامهی كُردستان به صورت هفتهنامه به مدت چهار سال تا 204 شماره از آن منتشر گردیده است، كه شمارهی دویست آن در 29 اسفند 1342 منتشر شده است. چاپ كتابهای كُردی و داستانها و افسانهها، آداب و رسوم كُردی؛ داستان زیبا و كلاسیكی، كه بنام منظومههای بیت شهرت دارند، چاپ و نشر آنها تحول مهم و بزرگی را در زبان كُردی كنونی پدید آورده است.
زبان كُردی در شرایط فعلی وارد مرحله نوینی شده است و در راه ترقی و تكامل آن، اقدامات اساسی و مؤثر آغاز گردیده است، توسعه روزافزون كتب، مطبوعات، پخش برنامههای متعدد و مفصل كُردی از رادیوها، تلویزیونهای كُردی، رسمیت زبان كُردی و تدریس آن در تمام دورهی ابتدائی، دبیرستانی و دانشگاهی در كُردستان عراق و ارمنستان، تأسیس كانونهای تحقیقی كُردشناسی در مراكز مهم علمی دنیا طبیعتاً اهمیت این زبان آریایی و مسئله وحدت و پیشرفت آن را به میان آورده است.
سر سیدنی سمیت میگوید: «... زبان كُردی لهجهی مشتق یا مشوش فارسی نیست بلكه زبانیست كه دارای تطورات حقیقی و قدیمی میباشد......» در تأیید همین نظر ادموندس نیز گوید: «... بهتمام معنی معلوم شده كه زبان كُردی، یك زبان مشهور و صاف و آریانی است و دارای خصوصیات ممتازی است.» میجرسون كه به اندازه یك كُرد زبان كُردی میدانست و از یك دانشمند زبانشناس، كُردی را بهتر میشناخت از زبان كُردی بهعنوان یك زبان صاف و ممتاز كه بهخوبی محفوظ شده است، نام میبرد.
موریس گارزونی بیست سال مشغول تحقیق و تألیف دستور زبان كُردی بود، این كتاب وی، در لهجهی اهالی عمادیه شاخهی كُرمانج در سال 1779 م در ایتالیا در شهر رُم چاپ شده است.
هورنلی (Hornli) در مسافرت تحقیقی سال 1835 برای ترجمهی انجیل لوقا، از شیوه زبان موكری استفاده كرده كه به عقیده او شیرینترین و كاملترین شكل زبان كُردی است كه برای همهی كُردهای متكلم به آن لهجه، قابل فهم است. هیئت علمی فرانسوی ژاك دیمورگان در كردستان (1891 – 1889) در بارهی اكثر گویشهای كُردی تحقیق كرده و نتیجه پژوهشهای این هیئت در زمینهی تاریخ، جغرافیا و زبانشناسی مردم كُردستان در 1899 در پاریس به چاپ رسیده است.
هیئت ژاك دیمورگان روی گویشهای موكری، كرماشانی، سنهِیی، گروسی، یزیدی (بایزیدی)، اورامانی، جافی، رجبی، سلیمانیهای، لكی، خاجوندی مطالعات زبانشناسی دقیقی انجام داده و گویش موكری را بهترین و گستردهترین نمونهی زبان كُردی دانسته است. پروفسور اسكارمان به كمك شادروان دكتر جواد قاضی معلم كُردی خود، ضمن فراگرفتن زبان كُردی به تحقیق پرداخت و بههمت و بازگویی دو چرگر با ذوق و هوشمند به نام رحمن بكر و میرزا اسكندر منظومه، چریكه و داستانهای باستانی را جمع و در برلن آلمان متون كُردی با ترجمه آلمانی آنها به نام تحفه مظفریه به چاپ رسانیده است.
پرفسور فاسوم آمریكایی «گرامر عملی زبان كُردی» را به زبان انگلیسی نوشت، فاسوم با ذكر دیباچهای بسیار فاضلانه در بررسی زبانشناس گویشهای زبان كُردی در بارهی زبان مردم موكری از قول ای. ب.سون A.B.Soane مینویسد: «... اهالی این منطقه زبان كُردی را با خالصترین لهجه و بهترین شكل گرامری آن به كار میبردند، لهجهی آنها قدیمیترین لهجههاست... به قدری عالی مانده كه میتوان آن را به منزلهی میزانی برای مقایسه سایر لهجهها به كار برد.»
كتاب گرامر عملی زبان كُردی پراتیكیِ فاسوم در سال 1919 بعد از مرگش در ماساچوست آمریكا به چاپ رسیده است. امیر شرفخان در شرفنامه كه در 1005 قمری نوشته شده است، جامعهی كُرد و زبان كُردی را به نام اقوام اصلی: كرمانجی، لری، كلهری و گورانی معرفی و مورد بررسی قرار داده است.
استاد توفیق وهبی، زبان كُردی را به چهار گویش اصلی كُرمانجی، لری، گورانی، زازایی قسمت نموده. زبانشناس معروف لرچ Lerch متخصص گویش كُرمانجی معتقد است، كه به طور كلی كُردهای زازا زبان كرمانجی را میفهمند. دانشمندان كُرد مانند توفیق وهبی و مستشرقین خارجی در زمینه رسمالخط كُردی و تكامل آن گامهای موثر و با ارزشی برداشتهاند (نشریه دانشكده ادبیات اصفهان شمارهی – 1 – 1343 به قلم محقق دلسوز دكتر عبیدالله ایوبیان زیر نام فرهنگ كُردی)
پیشنهادی برای پایداری زبان كُردی
اهل قلم كُرد زبان، ادبیات گرانمایه كُردی و شاهكارهای زیبای این زبان را به خوبی از نظر علمی و هنری، بیشتر معرفی نمایند، نگارش یك تاریخ ادبیات تحقیقی و انتقادی با روش علمی از كارهای بسیار مفید و با ارزش خواهد بود.
جمع كردن منطومهها، (بیتها) قصهها، حكایات، آواز، تصنیف و ترانهها، لغز، پند و امثال حكم كُردی، آثار نظم و نثر شعرا (ی قدیم و كنونی)، ادبا و نویسندگان كُردی و بطبع رسانیدن آنها به صورت انتقادی.
تغییرات شاخهای كه در زبان كُردی رخ داده است
در شاخهی موكری تغییرات وسیعی رُخ داده و ترقی و پیشرفت كرده و خود را به عنوان زبان تمام مناطق كُردنشین دارد مطرح میسازد.
نوای آبیدر
برچسب ها :
نظرات کاربران :
حامد مفاخری [یکشنبه 17 آبان 1394 | 18:22] پاسخ
ممنون عالی عالی لطفا بیشترتحلیل شود
لر [سه شنبه 6 بهمن 1394 | 17:52] پاسخ
لرها کرد نیستند بلکه لرها تاریخی قدیمیتر از لرها دارن با کرد نامیدن لرها میخوان تاریخ و منطقه لرها رو غصب کنند
کا علی از گزگزاره ی سفلی دیولان [سه شنبه 20 بهمن 1394 | 19:33] پاسخ
سلام
این مطلب تحلیلی تاریخ و زبان کورد جالب است . با اجازه سراب خبر
می خواهیم آنرا کپی کنیم و بر وبلاگ ( گزگزاره ی دیولان) بگذاریم ایرادی ندارد ؟ با تشکر از سراب خبر قوربه
( گزگزاره ی دیولان) [دوشنبه 26 بهمن 1394 | 21:59] پاسخ
خانای قبادی؛ شاعری شیفته زبان شیرین کردی
"خانای قبادی هیچ عنادی با زبان فارسی نداشته است و آن را زبانی شیرین می نامد؛ اما بر این مسئله نیز واقف است که زبان کردی هم از ویژگی ها و استعدادهای خاص خود برخوردار است و در مقابل عظمت ادبیات فارسی دچار تزلزل اندیشه نمی گردد".
ههرچهن مهواچان فارسی شهکهرهن
کوردی جه شهکهر بهڵ شیرین تهرهن
یهقینهن جه دهور دونیای پڕ ئهندێش
ههرکهس دڵشادهن وه زوان وێش
خانای قبادی در سال 1908 هجری قمری (1687 میلادی) در روستای باجلان چشم به جهان گشود. البته در مورد سال تولد و وفات خانا همانند بسیاری از شاعران کرد ابهاماتی وجود دارد و در مورد سال تولد و وفات وی اختلافات زیادی وجود دارد. اما توجه و پژوهش در برخی از اشعار وی تا حدی ابهامات زندگی او را برطرف کرده اند.
خانا در نامه ای که به صورت شعر برای میرزا شفیع کلیایی فرستاده است می نویسد:
پهی سهنهی ساڵم، پهی سهنهی ساڵم
دیام وه تاریخ پهی سهنهی ساڵم
پهنجا و چوار بیم ههرهس وه ماڵم
پیری وه بێ دهنگ بێ وه زهواڵم
خانا در این بیت علاوه بر اینکه در مورد پیری خودش می گوید، در مصراع اول بیت دوم می گوید که سنش به 54 سال رسیده است و خانا این شعر را در سال 1152 نوشته است. اما خانا در نیمه های شعر « پهی سهنهی ساڵم » می گوید:
قامهت ڕێک و ڕاست، وهسهر نهی ڕهوان
پیری چهفتی کهرد وهک چهفتی کهوان
پیر و کهفتهکار قامهت قهواغم
شهریک مهینهت ڕهفیق ئاخم
اگر کلمه «قهواغم» را بر اساس ترتیب حروف ابجد بررسی کنیم سال 1152 به دست می آید که در ادامه طرز محاسبه آن آمده است:
ق + ه + و+ ا + غ + م
100 + 5 + 6 + 1 + 1000 + 40
اگر این مسئله درست باشد، خانا می بایست در سال 1098 هجری قمری متولد شده باشد و ذکر تاریخ های دیگر عنوان سال تولد خانا اشتباه است.
عالمانی همچون سید طاهر هاشمی، مارف خزنه دار و علاءالدین سجادی و ... در مورد زندگی خانا اسناد و مدارک معتبری برای نوشته هایشان ارائه نکرده اند اما بر اساس نامه ای که خانا برای میرزا شفیع کلیایی نوشته است، مشخص می شود که خانا نامه را در چه سنی نوشته است و سن او نیز مشخص می شود. یکی از خصوصیات منحصر به فرد خانا این است که در داستانهایش شماره ابیات، سال نوشتن و اسم خود را چندین بار آورده است و در معدودی از آثارش در مورد خود، پدر و طایفه اش نیز سخن به میان آورده است.
نقل است که خانا از نوادگان قبادبیگ بزرگ، شاه باجلان است. وی از شاعران «گۆرانی یا ماچۆیی» زبان و یکی از عالمان و مترجمان منحصر به فرد زمان خود محسوب می شود. از چگونگی زندگی خانا در دوران کودکی و جوانی اش اطلاعات زیادی وجود ندارد، اما آنچنانکه از نوشته هایش پیداست او نابغه و متفکری متجدد بوده است. در مسائل و حوزه های دینی استاد بوده است و این را می توان از اشعارش به خوبی دریافت. در حوزه های کلام و فقه و عرفان صاحب نظر و رای بوده است. البته نباید از نظر دور داشت که خانا مانند عالمان دینی آن روزگار و برای رسیدن به جایگاه و مقام آئینی تحصیل نکرده است و علت تحصیل او ریشه در روح حقیقت جوی خانا دارد.
آنگونه که مستوره اردلان در کتاب تاریخ اردلان می گوید و بر طبق اطلاعاتی که در مورد زندگی خانا موجود است می توان گفت که زندگی خانا به عنوان یکی از خوانین قبادی در ابتدا آرام بوده است و سپس با درگیری و آشوبهایی همراه می شود.
از متون و اشعار و آیات نوشته شده در آثار خانا پیداست که او حافظ قرآن بوده است. علیرغم مخالفت ها و ممانعت های عالمان دینی آن دوران، خانا برای تفهیم بیشتر و عمیق تر قرآن، اقدام به ترجمه این کتاب آسمانی به زبان کردی نموده است، که البته هیچ اثری از این کتاب پیدا نشده و کتاب به کلی از بین رفته است. واضح است که اقدامی اینچنین جسورانه از سوی خانای قبادی عاقبتی غیر از تکفیر خانا را در بر نداشته است. به همین دلیل و برای حفظ جانش به امارت بابان (سلیمانیه) می رود و تا سال 1772 میلادی که دار فانی را وداع می گوید، در سلیمانیه زیسته است.
دوره جوانی خانا، با دوران افول سلسله صفوی و آغاز لشکرکشی های نادرشاه افشار و کریم خان زند قرین بوده است. کردستان هم در آن دوران جولانگاه سپاهیان افشاریه و زندیه و امپراتوری عثمانی بوده است و هیچ کس از گزند این لشکرکشی ها در امان نبوده است و در این میان خانواده های خوانین با خطرات بیشتری مواجه بوده اند و به ناچار می بایست با یکی از طرفین متخاصم همراهی می کردند. خانا که ناچار به امارت بابان تحت لوای امپراتوری عثمانی پناه برده بود عملاً تحت حمایت حکومت عثمانی بود و جبهه مقابل وی ایران و حکومت فارس بود.
چنین می نماید که همین امر موجب گشته است که خانا اولین زمزمه های تفکر ناسیونالیستی را سر دهد، هرچند که علیرغم ظلم و جور حکومت های آن زمان ایران، خانا هیچ عنادی با زبان فارسی نداشته است و آن را زبانی شیرین می نامد؛ اما بر این مسئله نیز واقف است که زبان کردی هم از ویژگی ها و استعدادهای خاص خود برخوردار است و در مقابل عظمت ادبیات فارسی دچار تزلزل اندیشه نمی گردد چنانکه در شعری این چنین می گوید:
ڕاستهن مواچان فارسی شهکهرن
کوردی جه فارسی بهس شیرینتهرهن
خانا علاوه بر اینکه درک عمیقی از زبان های فارسی و ترکی و عربی داشته است، بر این امر نیز واقف بوده است که هر زبانی برای سخنورانش شیرین ترین زبان است و زبان هر ملتی بیانگر نوع تفکر و تاریخ و فلسفه آن ملت است، در نظر خانا هر زبانی را حظی است و احترامی و توانی، و هیچ زبانی بر زبانی دیگر برتری ندارد.
اشعار خانا را می توان به دو گروه تقسیم بندی کرد: 1- اشعار لیریکی و تغزلی 2- حکایات منظوم. اشعار تغزلی خانا در قالب هجایی سروده شده اند. علیرغم سادگی و روانی اشعار، معانی بدیع و تصاویر لطیف و عواطفی قوی و تفکری عمیق و مفاهیم فلسفی و عرفانی را به وضوح می توان در اشعار خانا مشاهده کرد. حکایات منظوم خانا بیشتر از آنچه که امروز در دسترس است بوده اند، اما به دلایلی نامشخص بسیاری از آنها از بین رفته اند و غیر از منظومه شیرین و خسرو از منظومه های دیگرش هیچ کدام باقی نمانده اند.
از آثار خانا می توان به شیرین و خسرو، یوسف و زلیخا، لیلا و مجنون، اسکندرنامه، هفت بند خانا، سلطان ابراهیم و نوش آفرین و دیوان وی اشاره کرد.
دیدگاه های ارسالی شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
- یادواره شهدای عملیات کربلای ۵ در قروه برگزار شد
- احداث دو مجتمع بزرگ گلخانهای با مساحت 62 هکتار در قروه
- ۵۶ روستای قروه عاری از شبکه سیم مسی شد
- سانحه مرگبار در محور قروه - سریش آباد با 8 کشته و مجروح
- فعالیت معدن طلای قروه از سر گرفته شد/پیگیری مطالبات مردم در دستور کار
- حال ناخوش «بوکس» قروه؛ تمرین ورزشکاران در تاریکی!
- یادواره شهدای عملیات کربلای ۵ در قروه برگزار شد
- احداث دو مجتمع بزرگ گلخانهای با مساحت 62 هکتار در قروه
- ۵۶ روستای قروه عاری از شبکه سیم مسی شد
- سانحه مرگبار در محور قروه - سریش آباد با 8 کشته و مجروح
- فعالیت معدن طلای قروه از سر گرفته شد/پیگیری مطالبات مردم در دستور کار
- حال ناخوش «بوکس» قروه؛ تمرین ورزشکاران در تاریکی!
- یادواره شهدای عملیات کربلای ۵ در قروه برگزار شد
- احداث دو مجتمع بزرگ گلخانهای با مساحت 62 هکتار در قروه
- ۵۶ روستای قروه عاری از شبکه سیم مسی شد
- وزیر کشور از گردنه صلواتآباد سنندج بازدید کرد
- ۶۱۸ مسافر در راه مانده در قروه اسکان داده شدند
- سانحه مرگبار در محور قروه - سریش آباد با 8 کشته و مجروح
- فعالیت معدن طلای قروه از سر گرفته شد/پیگیری مطالبات مردم در دستور کار
- حال ناخوش «بوکس» قروه؛ تمرین ورزشکاران در تاریکی!
- دستگیری 2 سارق با کشف 6 فقره سرقت سیم برق در قروه
- از قهرمانان، ورزشکاران و مدال آوران شهرستان قروه تجلیل شد
شهرستان قروه رتبه اول خرید تضمینی گندم را کسب کرد/ کاهش ۶۲ درصدی خرید تضمینی گندم در کردستان
پیشبینی برداشت ۱۹هزارتن خیار و گوجهفرنگی از جالیزارهای قروه
دستگيري 17 نفر از معتادان متجاهر در قروه + تصاویر
تحول انقلاب اسلامی از خاورمیانه تا قلب آمریکا / انقلاب اسلامی آغازگر استکبار ستیزی جهانی
تمام دنیا اقتدار ایران اسلامی را مشاهده کرد / عملیات انتقام تا اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه ادامه یابد
دستگيري 17 نفر از معتادان متجاهر در قروه + تصاویر
تحول انقلاب اسلامی از خاورمیانه تا قلب آمریکا / انقلاب اسلامی آغازگر استکبار ستیزی جهانی
مکانیسم ماشه فریب افکار عمومی است / جنایت های آمریکا در منطقه قابل چشم پوشی نیست
به سخره گرفتن تکنولوژی نظامی آمریکا با حمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پاسخ به ابهامات حمایت رهبر معظم انقلاب اسلامی از موضوع افزایش قیمت بنزین
حامد مفاخری [یکشنبه 17 آبان 1394 | 18:20] پاسخ